بصیرت افزایی

وبلاگ در راستای بصیرت افزایی جوانان هم سن خودم طراحی خواهد شد

بصیرت افزایی

وبلاگ در راستای بصیرت افزایی جوانان هم سن خودم طراحی خواهد شد

دموکراسی یا سلطنت کدامیک ؟

انتخابات ریاست جمهوری امریکا به نقطه حساس و اوج خود رسیده است و دو نامزد اصلی این دوره از مرحله ارائه تئوری و نقد خارج و کار به هتاکی و تضعیف شخصیت یکدیگر پرداخته اند .

طی یکی دو نشست و مناظره با آنکه شیوه های متمدنانه این مناظرات حفظ و طرفین تظاهر به تحمل مخالف می نمایند . اما دندان نشان دادن ها در خارج از این مناظرات بخوبی پیداست .

در حقیقت در چند روز اینده یک اقلیت مشخص در ایالات متحده سرنوشت اکثریت این مردم را مشخص خواهند کرد .

باور ندارید ادامه مقاله را بخوانید .

در هر حال باید قبول کرد تمدن امروز امریکا جایگزین مناسبی برای تمدن مصر باستان و بشر در دایره گردان خود یکبار دیگر شاهد تمدنی مشابه تمدن پنج هزار سال پیش با ابزاری متفاوت است .

دموکراسی ره اورد یونان باستان و توسط فرانسه بنیانگزاری جدید شد و در طول مدت حیات دوباره صد ساله خود دچار تغییرات چشمگیرو نامحسوسی شده است که بررسی احوالات ان عاری از لطف نیست .

در هر حال امریکایی ها خود را میراث دار یونان باستان میدانند و اعتقاد بر تجدید دوباره تمدن یونان باستان دارند که از این حیث به قضیه می نگریم .

متاسفانه بسیاری از قبیحیات که با فطرت بشری در تضاد است امروزه بعنوان یک هنجار جای خود را بازکرده است .

بطور مثال دروغ به عنوان یک ناهنجاری حقیقی که با فطرت هر انسان یا جامعه ای ناسازگار است تبدیل به یک هنجار شده و تحت عناوین همچون مصلحت ، غلو ، شوخی ؛ کمدی و طنز به یک هنجار مبدل شده است . همانگونه که تبلیغات تجاری در شبکه های تلویزیونی و مطبوعات با همه هجوه گویی ؛ دروغ و غلو به یک هنجار مبدل شده است . این فاصله عظیم از انسانیت متاسفانه در کمتر مخیله ای ناهنجاری محسوب می شود .

مبحث دیگر مسائل جنسی و نوع پوشش در جامعه به اصطلاح پیشرفته و متمدن است . اینکه انسان تفاوت اساسی باید در باب رفتار با حیوان داشته باشد یک پیشفرض عقلانی است نه مذهبی . در حقیقت رفتار جنسی که امروزه در دنیای غرب به یک هنجار مبدل شده است ؛ ناهنجاری دیگری است که متاسفانه به هنجار مبدل شده است .

من قصد دیکته کردن یک فرایند مذهبی اسلامی را ندارم . بلکه در حقیقت آنچه که فطرت انسان پذیراست معرفی می کنم.

چطور ممکن است باچشمان شهوانی به یک زن و یا مرد نگریست و در عین حال برایش ارزش انسانی و محبت امیز قائل شد ؟

این ناهنجاری که متاسفانه سالهاست غرب را گریبان گرفته مبدل به هنجارگشته و نقص و عیبی نیز در آن دیده نمی شود. این نکته از سرفصل های تمایز تمدن امریکا با یونان باستان است .

در یونان باستان اصل دموکراسی بر پایه اخلاق مداری بود و رفتار سیاسیون از این حیث نیز در افکار عمومی مورد مطالعه قرار می گرفت آیا در غرب نیز چنین است ؟

حال سئوال اساسی پیرامون این انتخابات اینجاست .

آیا فاکس نیوز و سی ان ان غیر از معرفی اوباما و رامنی به معرفی دیگر کاندیداها که در حمایت دوحزب الاغ سوار و فیل سوار نیستند نیز می پردازد ؟

آیا امکان تشکیل یک حاکمیت خارج از ایده تئوریسن های گذشته در امرکا وجود دارد ؟

آیا امکان مشارکت اکثریت خاموش در امریکا در این انتخابات میسر است ؟

و اصولا چرااین اکثریت در تمام عمر خود از حق رای خویش صرفه نظر می کنند ؟

امروزه امریکا سرزمینی است که به حقیقت امکان نقد و انتقاد در آن وجود دارد . اما همانگونه که راه برای نقد باز است . طراحان این جامعه راههای پاسخ به نقد را نیز بخوبی دریافته و بر آن سوارند.

اشرافیت پیشرفته در امریکا بجای دریافت لقب های تاریخی مانند لرد ؛ سر؛ دن ؛ و ... ترجیه داده است بی نام نشان فعال باشد . ( با همه احترام برای اشرافیت تاثیر گذار در رشد و تعالی بشر ) این اشرافیت که تنها در کلوپ های خاص خود عضویت دارد و از نام و نشان آن کمتر به گوش میرسد . جامعه ای ساخته است مخصوص بخود که براحتی امثال صد ناهنجاری همچون جنبش 99درصدی وال استریت را در خود حضم و بر آن فائق می اید .

این اشرافیت با استیلا بر مراکز خبری ؛ مطبوعاتی ؛ هنری ؛ فرهنگی ؛ اجتماعی ؛ اموزشی ؛ نظامی ؛ اقتصادی و غیره عملا به یک حاکمیت دیکتاتوری و نظام سلطنتی نفوذ ناپذیر مبدل شده است و بر همین پایه و اساس کلیه برنامه های اتی امریکا را ساخته و پرداخته می نماید .

این سلطنت بدلیل عدم کارایی نوع برده داری در گذشته به ابداع نوع نوین برده داری پرداخته و بسیاری را در خمر و اعتیاد ؛ بسیاری رادرسکس وبی اخلاقی ؛وبسیاری را در دیگر بلیه ها گرفتار کرده و خود به حاکمیتی بی چون و چرا دست یافته است .

مراکز قمار؛ تفریح و تفرج لحظه ای در امریکا عاری از این ادم ها نیست و در شکل گیری حتی نسل های آینده این سرزمین نیز این فراموش خانه ها نقش فعال دارند .

سلطنت بی بدیل امریکا با همین حربه بیش از سیصد سال پایه گذاری شده است .

مراکز امورشی در این سرزمین نیز که بطور معمول با گلچین نمودن برترین ها در مدارج عالی به تدریس و شکل دهی تئوریسن های اینده این کشور می پردازند نیز هیچ تفاوتی با مراکزی همچون دانشگاه پزشکی طبس در مصر باستان ندارد و یقینا طرد دگر اندیشان بطور نامحسوس در جریان است .

نخبه گان علمی این سرزمین ( با همه احترام به دست اوردهایشان ) پرورش یافته همین تفکرند و خارج از این تفکر هیچ نخبه پرورش نمی یابد.

این سلطنت با نیروی انسانی یکدرصدی تمام 99% جامعه امریکا را در اختیار دارد و فاصله طبقاتی موجود در امریکا کاملا امری عادی ونهادینه شده است .

99% جامعه که عملا در استخدام باقی یکدرصد سلاطین این کشورند از هر حیث وامدار و در اختیار سلاطینند و در چنین جامعه ای یقینا هیچ کس یارای نقد اساسی ندارد و کلیه انتقادات نیز در همین حوزه 99 درصدی حضم می گردد .

در این راستا دو نامزد مد نظربرای این سلاطین یکی شانس و دیگری خوش شانسی است که ظاهرا در این دوره اوباما شانس و رامنی خوش شانسی خواهد بود .

اما حقیقت اینجاست که یکروز این سلطه دسته جمعی در امریکا با اختلافات واقعی روبرو خواهد شد و آنچه در دربار خانواده سلطنتی نپال دیدیم یکروز خانواده عریض و طویل سلطنت امریکا را گریبانگیر خواهد شد و در آن روز شاید به سبب گستردگی موضوع شاهد یک جنگ تمام عیار باشیم . و در حقیقت این جنگ تمام عیار نه تنها سرزمین امریکا را نابود خواهد کرد بلکه جهان را آلوده خواهد ساخت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد