ادامه مطلب ...
"ریاضت اقتصادی" و "اقتصاد مقاومتی" دو واژه جدید هستند که یکی پس از فروپاشی اقتصاد در اروپا و دیگری بعد از تحمیل تحریمات جدی اقتصادی غرب علیه ایران به وجود آمدهاند.
این دو واژه نقاط اشتراک و افتراقی دارند:
الف: هر دو در اینکه برجامعه ای که تحمیل می شوند، فشار میآورند، جامعه را در مضیقه قرار می دهند، قدرت خرید کم می شود و موجب نابسامانیهایی در روند زندگیهای فردی و اجتماعی و کند شدن رشد زیرساختهای کشور و... میشوند، مشترکند.
ب: نقطه افتراق آنها این است که در ریاضت اقتصادی مصطلح، امیدی به آینده نیست فعلاً افراد مجبورند سختی را تحمل کنند، این تحمل سختی ما بازاءیی ندارد.
اما در اقتصاد مقاومتی، افراد سختی هایی را تحمل می کنند ولی می دانند که اولاً این تحمل و این مشکل بهای یک چیز با ارزش است که به خاطر آن باید آن را به جان بخرند.
و دیگر اینکه همچنانکه از نامش پیداست این مشکلات را با امید به آیندهای روشن تحمل میکنند، درست همانند دو نفری که در یک مسیر سنگلاخ و ناهموار راه میپیمایند که یکی از آنها بدون هدف است و نمی داند به کجا می رود فعلاً با این سنگ ها و خارها دست و پنجه نرم میکند ولی امیدی به آینده ندارد، اما دیگری نیز در این مسیر با مشکلات قدم بر میدارد ولی میداند که نهایت این راه به نقطهی مطلوب وی می رسد و به امید رسیدن به آن نقطه روشن سختی ها را تحمل میکند.
ادامه مطلب ...
سیاست بین الملل خیابانی یکطرفه نیست که صرفاً قدرتهای بزرگ در آن حرکت کنند. در عرصهی نظام بینالملل، به جهت حضور و وجود بازیگرانی که سلایق و ارزشهای متفاوتی را به صحنه میآورند، میتوان شاهد ارائهی سناریوهای مختلف بود. در این عرصه آن گونه نیست که تمام بازیگران نظام بینالملل ـحتی کوچکترین آنهاـ دربست مطیع و بلهقربانگوی قدرتهای بزرگ باشند، بلکه بازار سیاست بین الملل بازاری است که با دانستن و رعایت قواعد آن میتوان منافع خود را حفظ نمود و به پیشبرد اهداف خود فکر کرد.
برگزاری کنفرانسهای مختلف توسط جمهوری اسلامی ایران و دعوت از تمام طرفهای درگیر در سوریه از جمله اقداماتی است که از آن میتوان تحت عنوان ارائهی روایت ایران یاد کرد. این روایت از آن جهت اهمیت مییابد که ایران توانسته است تمام نیروهای ملی سوریه را که مخالف دخالتهای خارجی و خشونت هستند سامان دهد و در این ابتکار عمل و ساماندهی فرقی نمیکند که این احزاب در داخل یا خارج از سوریه باشند.
ادامه مطلب ...
شاید زمانی که فوکویاما تز «پایان تاریخ» خود را مینوشت، برای کمتر کسی وضعیت کنونی نظام بینالملل قابل تصور بود. نظامی که قرار بود بهسمت لیبرالدموکراسی و دهکدهی جهانی پیش رود امروز دستخوش تحولات عمیقی در حوزه تئوری و عمل شده است. اما در این بین وضع پرچمدار لیبرالدموکراسی هم تأملبرانگیز است. ایالات متحدهی آمریکا دیگر آن جلوهی دههی نود را ندارد و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند. عرصههایی که روزی مظهر قدرت آمریکا بودند امروز آن روی خود را به ابرقدرت پیروز جنگ سرد نشان دادهاند. امروز آنها نیز از احتمال تغییر قدرت (POWER SHIFT) در نظام بینالملل سخن میگویند. دکتر فؤاد ایزدی، استادیار دانشکدهی «مطالعات جهان» دانشگاه تهران وضعیت کنونی آمریکا را بررسی میکند
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...